نقد فیلم های جشنواره فیلم فجر| دسته دختران؛ بلاتکلیف از فرم تا محتوا

دسته دختران فیلمی با ژانر دفاع مقدس است. داستان 5 دختر که هرکدام به‌نوعی قهرمان فیلم‌اند که در برزخی مطلق گرفتار شده‌اند.

دسته دختران فیلمی با ژانر دفاع مقدس است. داستان 5 دختر که هرکدام به‌نوعی قهرمان فیلم‌اند که در برزخی مطلق گرفتار شده‌اند. زنانی که به دنبال نمایش اقتدار مردانه از خویش‌اند تا بر حضور فعالانه و کنشگرایانه خود در دوران دفاع مقدس تأکید ورزند. فیلم با صحنه بازی دو کودک با مادرشان آغاز می‌شود. کودکانی که براثر انفجار ماشین جان خود را ازدست‌داده و این کابوس همیشگی مادر می‌شود. صحنه به زنی با اسلحه که پشت وانت نشسته، پیوند می‌خورد. حال او فرمانده‌ای است که هدایت دسته کوچکی از زنان را به عهده گرفته. زنانی اسلحه به دست و آموزش‌دیده که برای مبارزه به خط مقدم جبهه آمده‌اند. ادامه فیلم به کشمکش زنان برای حضور در میدان نبرد و دفاع از شهر در مقابل سقوط اختصاص می‌یابد.

دسته دختران فیلمی است که میان ژانر دفاع مقدس و ضد جنگ سرگردان است. شاید بتوان مشکل اساسی آن را فیلم‌نامه چندپاره آن دانست. فیلم‌نامه‌ای که همزمان می‌خواهد روایت حماسی از زنان دوران دفاع مقدس داشته باشد و هم رنج‌ها و مصائب زندگی شخصی آن‌ها را نشان بدهد. فیلم ملغمه‌ای از خرده روایت‌های رهاشده است. شخصیت‌های نیم‌خورده‌ای که به‌خوبی به آن‌ها پرداخته نمی‌شوند و در فیلم رها و سرگردان‌اند. شخصیت‌ها هرکدام دچار کشمکش‌های درونی هستند. گره‌های در داستان ایجادشده که هیچ‌گاه به‌درستی باز نمی‌شوند. دسته دختران روایتی از زنان قهرمان بارگه‌های پررنگ فمینیستی است. زنانی که محوریت اصلی فیلم را بر دوش دارند و همگی می‌خواهند قهرمان فیلم باشند. افرادی که هرکدام نماینده قشری از زنان جامعه ایران همچون زن چریک، تحصیل‌کرده، فرهنگی، مذهبی و... در دوران دفاع مقدس هستند. زنان در این فیلم تنها به دنبال برآورده شدن مسائل فردی خود هستند. گوی هیچ آرمان و هدفی دیگر وجود ندارد و درنهایت و دگردیسی جمعی سعی دارند برای رسیدن برای جلوگیری از سقوط شهر هم‌راستا شوند. مردان در این فیلم حضور کمرنگی داشته و بیشتر در قالب ضدقهرمان حاضر می‌شوند. مردانی که مانع قهرمان گرایی زنان هستند. شخصیت‌های این فیلم همگی دچار تناقضات اخلاقی و رفتاری‌اند. افرادی خاکستری که نویسنده گویی تمایل نداشته تصویر درستی از زنان ارائه دهد و آن‌ها را به صفات غیراخلاقی ولو کوچک آراسته.

قیدی هیچ‌گاه گره از اصرار حضور زنان در خط مقدم پرده برنمی‌دارد و تنها به این جمله در دیالوگ یگانه و فرمانده بسنده می‌کند که «ما آموزش نظامی دیده‌ایم که بیایم جنگ». سخنی که درنهایت خلاف آن را درروند فیلم شاهد هستیم. هدفی که هیچ‌گاه مشخص نمی‌شود که زنان در این بحبوحه جنگ چه‌کار مهمی می‌خواهند انجام دهند؟! هرکدام از زنان به دلیل انگیزه‌های کاملاً شخصی و بعضاً برای فرار از مشکلات زندگی‌شان به جنگ روی آورده‌اند. مادری (یگانه) که از عذاب کشته شدن فرزندانش در پی مرگ به جبهه‌های نبرد می‌آید. دختربچه‌ای (آذر) در جنگ تمام اعضای خانواده‌اش را ازدست‌داده و انگیزه‌ای برای ادامه مسیر ندارد و به گورستان پناه می‌برد. خانم دکتری (فرشته) که در بحبوحه میدان جنگ تنها به فکر سلامت نامزد خود و وصال اوست. زنی میان‌سال (وجیهه) که از دست شوهر مست و لاقید خود گریخته و حاضر به ادامه زندگی با او نیست و حال به میدان جنگ پا نهاده است. و درنهایت دختر جوانی (نسیبه) که برای اثبات توانایی و برتری خود نسبت به برادرانش در جنگ حضور یافته است.

دسته دختران فیلمی پرشتاب و پرحادثه همچون «تنگه ابوغریب» است. فیلمی که همه‌چیز به‌سرعت در آن رخ می‌دهد و هیچ فرصتی به مخاطب برای نزدیکی به کاراکترهایش نمی‌دهد. زنان سردرگمی که برای خود مأموریت تعریف می‌کنند اما چندان زیر پرچم اطلاعت از فرمانده نمی‌روند. قیدی در این فیلم قصد داشته روایت حماسی از حضور زنان در دفاع از خرمشهر را به نمایش بگذارد. زنانی که در دوران دفاع مقدس دوشادوش مردان فعالانه و کنشگرایانه حضور داشتند و توانسته بودند در خلق حماسه‌های بزرگ نقش‌آفرینی کنند؛ اما قیدی ژانر اصلی خود را گم می‌کند و به نامعین گویی و جلوهای ویژه میدانی و بصری روی می‌آورد و فیلم را به یک اثر شلخته بدل می‌کند. انبوه زیاد مجروحین، اعضا و جوارح قطع‌شده و فوکوس دوربین بر آن، حجم زیاد کشته و جنازه‌ها بر روی زمین، انفجار آدم‌ها، فرار دسته‌جمعی مردان و جوانان، حجم زیاد آوارگان و غیره همگی شمایل فیلم‌های ضد جنگ است. شمایلی که حضور پررنگی در فیلم دسته دختران دارد.

منیره قیدی پس از 5 سال فیلم ویلایی‌ها بار دیگر به جشنواره فجر آمد. فیلمی با المان‌های پررنگ فمینیستی. سال‌هاست زنان فیلم‌ساز ایران تا دست به دوربین می‌شوند تنها به دنبال نمایش رنج و مصیبت‌های زنان برمی‌آید. گویی رسالت خود را بر این می‌دانند که هیچ تصویر صحیحی از زنان مقاوم و فعال ایران نشان ندهند. دسته دختران ژانر خود را گم‌کرده و نمی‌داند کدام مسیر را برای خود برگزیند و به پراکنده‌گویی روی آورده است. قصه و ساختار دراماتیک در این فیلم به‌خوبی شکل نمی‌گیرد و فیلم به یک اثر سیاه و تلخ دفاع مقدس بدل می‌شود. مطالعه کتب دفاع مقدس با محوریت زنان نیز نتوانسته به قیدی برای ارائه تصویر درست از زنان کمکی کند. شاید اگر کارگردان تمرکز خود را بر روی شخصیت‌پردازی درست کاراکترهایش می‌گذاشت و نمی‌خواست تنها به حجم عظیم جلوه‌های ویژه میدانی روی بیاورد این اثر می‌توانست به اثر ماندگار در سینمای دفاع مقدس با موضوع مغفول زنان بدل شود.

پایان/

۲۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
کد خبر: 16621

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 9 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۲۳:۵۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۱
      0 0
      طبیعی و منطقی هستش که هر کارگردانی دغدغه هایش در فیلم جستجو و خالی کند و با نگاه شخصی نه حتما فمینیستی با فیلمش برخورد کند. حالا چرا شما فکر میکنید همه باید برای وصف حال شماها فیلم بسازند؟ اون فیلم ها رو مگه کارگردان های حقوق بگیرتان نمی سازند؟